یکی از اصول ادیان الهی اعتقاد به معاد است. باور به روز جزاء، نقش مهمّی در تربیت فرد و اصلاح جامعه دارد. این نوشتار با بررسی سیره فاطمی به ارائه چند راهکار در تقویت معادباوری می پردازد. این راه ها عبارتند از: یاد خدا، پیوسته اندیشیدن در امر قیامت، خالی کردن دل از تعلّقات دنیوی و زیارت اهل قبور.

 

راهکارهای تقویت معادباوری در سیره فاطمی

 

راضیه ناطقی؛ دانش پژوه کارشناسی ارشد جامعه المصطفی العالمیه مشهد

 

یکی از مضامینی که بارها در #قرآن_کریم مورد تأکید قرار گرفته است، یاد مرگ و قیامت است. باور به روز رستاخیز یکی از مؤثّرترین راه ها در جهت دهی به رفتار انسان است و نقش زیادی در تربیت فرد و اصلاح جامعه دارد. با این حال، متأسّفانه آخرت گرایی در جامعه اسلامی -به خصوص در مورد نسل جوان- کم رنگ شده است و اعمال ناشایست عدّه ای نشان می دهد که باور به معاد در زندگی شان جایگاهی ندارد.

از سویی، سیره نورانی حضرات معصومین علیهم السلام حاکی از آن است که آن بزرگواران، پرچم داران عمل به فرامین الهی بوده اند. اکنون به مناسبت ایّام سوگواری بانوی دو جهان، بررسی سیره ایشان محور بحث قرار گرفته است. سیره و آموزه های این بانوی با عظمت، نشان می دهد که آن حضرت در جای جای زندگی خویش، توجّه ویژه ای به امر معاد داشتند. بر این اساس، پژوهش حاضر با استفاده از روش کتابخانه ای و رویکرد درون دینی و شیوه توصیفی- تحلیلی بر آن است تا با بررسی سیره حضرت فاطمه سلام الله علیها در زمینه معادباوری، به ارائه چند راهکار برای تقویت اعتقاد به معاد بپردازد.

باور به روز رستاخیز یکی از مؤثّرترین راه ها در جهت دهی به رفتار انسان است.

در این میان، سؤال اصلی نوشتار این است: باور به #معاد چه نقشی در ترک گناه دارد و سیره فاطمی چه راهکارهایی در تعمیق آن ارائه می دهد؟

آنچه ضرورت پرداختن به این مسئله را ایجاد می کند جایگاه والای معادباوری در اسلام و نقش مهمّ آن در تربیت دینی است. هدف از این نوشتار آگاهی و پیروی از سیره فاطمی در موضوع آخرت گرایی است. ذیلاً بدین مهم می پردازیم:

1- مفهوم معاد

«معاد» از ریشه عود، در لغت به معنای «رجوع» و «بازگشتن» است. همچنین به زمانى که در آن بازمى‏گردند و نیز براى مکانى که به آنجا بازمى‏ گردند اطلاق می شود(ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، راغب، ج ‏2: 668) و در اصطلاح به معنای برگشت اجزای بدن به یکپارچگی، بعد از آن که پراکنده شده بودند و برگشت به حیات بعد از مرگ و برگشت ارواح به بدن ها بعد از جدایی است.(تفتازانی، شرح المقاصد، ج 5: 82)

عقیده به معاد یکی از مهم ترین اصول ادیان الهی است، به طوری که تقویت آن در جوامع بشری از دغدغه های فرستادگان الهی بوده است.(معادآموزی، شریفی: 13) در اسلام نیز اعتقاد به معاد از اهمّیت زیادی برخوردار است و آیات و روایات زیادی بر وجود آن و برانگیخته شدن انسان ها بعد از مرگ اشاره می کنند؛[1] روزی که همه انسان ها زنده می شوند و در دادگاه عدل الهی حضور می یابند و پس از رسیدگی به اعمال آنان، خداوند به نیکوکاران نعمت می دهد و بدکاران به دلیل اعمال ناشایست خود گرفتار عذاب می شوند.

منظور از معادباوری آن است که آدمی از عمق وجود خود به سرای ابدی ایمان داشته باشد و محوریت زندگی خود را بر این اصل قرار دهد. البته اکثر مردم به وجود سرای دیگر اعتقاد دارند و می دانند که روزی باید از این دنیا رخت بربندند، امّا کردار آنان به گونه ای جلوه می کند که گویا به این امر باور قلبی ندارند.

منظور از معادباوری آن است که آدمی از عمق وجود خود به سرای ابدی ایمان داشته باشد.

2- اهمّیت معادباوری در اسلام

بعد از مسئله توحید، معاد مهم ترین اصل دینی و اسلامی است. معاد از ضروریات دین اسلام بوده و پذیرش آن بر هر مسلمانی واجب است.(مطهری، معاد: 9-10)

حدود 1200 آیه از قرآن درباره معاد است.(پیام قرآن، مکارم، ج 5: 17) در قرآن کریم ایمان به روز قیامت در کنار ایمان به خداوند و عامل رستگاری معرفی شده است.[2] ایمان به معاد، نگرش انسان را به هستی تغییر می دهد و فرد معادباور به زندگی نگاه عمیق تری دارد. از نظر او دنیا همانند کشتزارِ آخرت است[3] و لذا برای رسیدن به سعادت اخروی تلاش می کند.

باور به روز جزاء، یکی از بهترین روش ها در جهت دهی به رفتار آدمیان و اصلاح اوست و نقش مهمّی در پرورش روح انسان دارد. (معادباوری، مقیمی: 81) اهمیت این موضوع تا بدان جاست که در پرتوی باور به قیامت زمینه برای تحقّق جامعه ای توحیدی فراهم می شود. (پایگاه حوزه به نقل از مجله پاسدار اسلام، تیر 1376، ش 187، اعتقاد به معاد و موانع گسترش آن).

3- سیره فاطمی در باور به معاد

مروری بر زندگانی سیّده زنان عالم، گواه بر این است که حضرتش اعتقاد عمیق و باور راسخی به معاد داشتند و در جای جای زندگی اصل ایمان به آخرت را سرلوحه امور خویش قرار می دادند. فاطمه سلام الله علیها با رفتار و سخن خویش نشان داد که «معاد»، محور و عنصر اساسی زندگانی اوست. ذیلاً به برخی از مهم ترین راهکارهایی که در سیره فاطمی در حوزه معادباوری جلوه کرده است اشاره می کنیم:

1-3- خداباوری

در جهان بینی قرآن، معاد از مبدأ جدا نیست. گرچه در نگاه نخست مبدأ و معاد در دو قوس قرار گرفته و از معاد با عنوان «جهان پس از مرگ» یاد می کنیم، لیکن هر دو قوس، به یک نقطه می رسد؛ آن سان که از یک نقطه آغاز شده(معاد در قرآن، جوادی آملی، ج 4: 22) و هر دو جلوه یک حقیقت است: «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ» (حدید: 3). ذکر و یاد مبدأ، ذکر و یاد معاد است و قرآن می فرماید: پیوسته به یاد خدا باشید. «اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثیراً».(احزاب: 41). اگر کسی از یاد خدا غافل شود دچار خودفراموشی و سردرگمی شده[4] و معاد را فراموش می کند. بنابراین معادباوری، ثمره خداباوری و توجّه به باری تعالی با تمام وجود است.

از علل بی توجّهی به معاد، غفلت از یاد خدا در زندگى است و قرآن در این آیه(احزاب: 41) همه مؤمنان را موظّف مى کند که در همه حال به یاد خدا باشید. نکته مهمّی که در زندگانی فاطمه زهرا سلام الله علیها به وفور دیده می شد.

فاطمه سلام الله علیها با رفتار و سخن خویش نشان داد که «معاد»، محور و عنصر اساسی زندگانی اوست.

آن حضرت به قدری در عبادت می‏ایستاد که پاهایش ورم می‏کرد.(سفینه البحار، قمی، ج 2: 704) همچنین در کتب ادعیه، دعاها، اذکار و نمازهای بسیاری از حضرت زهرا سلام الله علیها نقل شده است(ر.ک: دانستنی های فاطمی، غزالی، ج 2: 179-196؛ برگزیده فاطمه زهرا سلام الله علیها، ترجمه رحمانی، 247-263) که نشان از خداباوری بانو است.

2-3- پیوسته اندیشیدن در امر قیامت

علّت اینکه مردم از مرگ و حساب آخرت غافل هستند این است که در مورد آن کم می اندیشند. این در حالی است که بانوی دو عالم با وجود اینکه قدر و منزلتی بس عظیم در آخرت دارد،[5] ولی پیوسته از آن روز بیمناک است و در اندیشه ای مدام به سر می برد. آن بانوی بزرگ همواره دغدغه روز قیامت را داشت به طوری که حتّی در عالی ترین خوشی ها و شادی های زندگی باز هم وجودش لبریز از مرگ اندیشی بود.

هر بانویی در شب عروسی خویش به فکر تدارکات زندگی مشترک است و متأسّفانه برخی مجالس آمیخته به گناه است، امّا بانوی بانوان عالم، در این شب علاوه بر پرهیز از هر گناهی، وجودش آمیخته از یاد خدا و معادباوری بود. آنجا که فاطمه سلام الله علیها در شب عروسی خویش گریه می کرد، وقتی وجود نازنین امیرالمؤمنین علیه السلام علّت را جویا شدند، حضرت در پاسخ فرمودند: علی جان، من از انتقال خانه پدر به خانه شوهر یاد این افتادم که یک روزی هم باید از این دنیا به عالم قبر و قیامت منتقل شد.[6] این ماجرا اوج معادباوری حضرت فاطمه سلام الله علیها را نشان می دهد که حتّی در شب ازدواج خویش نیز از یاد آن غافل نیست.

او گاهی از پدرش در مورد چگونگی برخاستن مردم از قبر و حضورشان در صحرای محشر می پرسید و درباره اینکه هنگام برخاستن او و حضور در محشر کجا ایشان را خواهد دید سؤال می کرد.(نوادر الاخبار، فیض کاشانی: 336) روزی حضرت فاطمه سلام الله علیها اندوهگین بودند. پیامبر صلی الله علیه و آله سؤال کردند: دخترم چرا ناراحتی؟ حضرت پاسخ دادند: «روز محشر و برهنگی مردم به خاطرم آمد». رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «آری آن روز، روز بسیار بزرگی است. ولی... تو در حالی از قبر بیرون می‏‌آیی که بدنت پوشیده باشد و از خوف آن روز در امان خواهی بود...».[7]

بانوی دو عالم با وجود اینکه قدر و منزلتی بس عظیم در آخرت دارد، ولی پیوسته از آن روز بیمناک است.

زهرای اطهر سلام الله علیها از برانگیخته شدن در روز محشر و عرضه اعمال در پیشگاه خداوند و توقّف گاه های آن هراس داشتند. وقتی آیه «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ‏ أَجْمَعینَ* لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ»[8] (حجر: 43-44) نازل شد، پیامبر صلی الله علیه و آله به شدّت گریان شد. تأثّر شدید حضرت باعث شد کسی نتواند علّت گریه شان را بپرسد. تنها کسی که می توانست از پیامبر صلی الله علیه و آله رفع نگرانی و تألّم بنماید دخترش بود. یکی از اصحاب به دنبال فاطمه سلام الله علیها رفت، وقتی که حضرتش از نگرانی و گریه پدر خبردار شد، جهت رفع نگرانی و تسلّی قلب محزون پدرش با عجله در حالی که چادر وصله داری بر سرش بود از خانه بیرون آمد. حضرت فاطمه سلام الله علیها دلیل گریه پدر را پرسید و رسول اکرم صلی الله علیه و آله جریان نزول دو آیه فوق را شرح داد. فاطمه سلام الله علیها پس از شنیدن این موضوع، صورت خود را بر زمین نهاد و گفت: «وای بر آن کسی که داخل دوزخ شود!». (الدروع الواقیه، ابن طاووس: 274)

معاداندیشی حضرت فاطمه سلام الله علیها در رفتار و سخن ایشان خلاصه نمی شود بلکه او هنگام عبادت و مناجات با خداوند نیز از روز محشر غافل نبود، چنانکه در ادعیه و مناجات های عارفانه[9] حضرت، مضامین معادگونه پررنگ است.

آن حضرت در روزهای پایانی عمر شریف خود در فکر سرای دیگر بود. به طوری که وقتی در بستر شهادت گریه می کردند خطاب به حضرت امیر علیه السلام فرمودند: علی جان، آیا از من راضی هستی؟[10]

زهرای اطهر سلام الله علیها از برانگیخته شدن در روز محشر و عرضه اعمال در پیشگاه خداوند و توقّف گاه های آن هراس داشتند.

این مطلب نشان می دهد که رضایت از همسر توشه مهمّی برای رستگاری در آخرت است که مایه دغدغه سیّده زنان عالم شده است.

روزی پیامبر صلی الله علیه و آله در منزل حضرت فاطمه سلام الله علیها وضو گرفت. سپس پرسید: در چه حالی دخترم؟ حضرت فرمود: «وَ اللَّهِ قَدِ اشْتَدَّ حُزْنِی‏ وَ اشْتَدَّتْ فَاقَتِی وَ طَالَ‏ سُقْمِی».(کشف الغمه، اربلی، ج 1: 150) این نیز شاهد دیگری بر معاداندیشی فاطمی است.

3-3- دنیاگریزی

دلبستن به دنیا و مادّیاتش موجب می شود انسان به خود مشغول شود و از وجود سرای دیگر غافل شود و گمان کند تا ابد در این جهان ماندنی است.[11] برای بارور کردن حسّ آخرت گرایی در وجود آدمی لازم است فکر و دل خود را از تعلّقات دنیای مذموم خالی کنیم و همّت خود را صرف دنیا نکنیم. همچنانکه حالات سیّده زنان عالم گواه آن است که حضرتش در عین بهره مندی از لذّات حلال، امّا هیچ دلبستگی به آن نداشت و نگاهش پیوسته معطوف به آخرت بود. چنانکه حضرت زهرا سلام الله علیها پیراهن شب عروسی خویش را به فقیری که از رفع مشکلات خود درمانده بود ایثار کرد و خود لباس کهنه پوشید.(إحقاق الحق و إزهاق الباطل‏، شوشتری، ج ‏10: 401) همچنین داستان بخشش گردنبند حضرت به پیرمرد فقیری که دست نیاز به خانه ایشان آورده بود نشان از عدم وابستگی بانو به زخارف دنیوی است. (بحارالانوار، مجلسی، ج 43: 56)

فاطمه سلام الله علیها با پرورش روح قناعت و ساده زیستی در وجود خویش به حداقل نیازهای ضروری اکتفا می کرد. روزی سلمان حضرتش را در چادری ساده و وصله دار از لیف خرما دید که به دیدار پدر می رفت. رسول خدا صلی الله علیه و آله در این باره به سلمان فرمود: دخترم در زمره سبقت گیرندگان به سوی خداست.[12]

آری، ساده زیستی و دل بریدن از تعلّقات دنیوی یاد آخرت را در انسان بر می انگیزد و اعتقاد به معاد را در او نیرومند می سازد.

یاد قیامت و توجّه به حساب اخروی انسان را نسبت به زرق و برق دنیوی بی رغبت می کند.

4-3- زیارت اهل قبور

یکی از عوامل مؤثّر در زنده نگه داشتن یاد مرگ و قیامت در دل ها، رفتن به قبور مؤمنین است. زیارت اهل قبور و نگاه کردن به قبرها و سنگ های متلاشی شده و دعا و طلب استغفار برای مردگانی که روزگاری با ما در این دنیا زندگی می کردند و اکنون در میان ما نیستند تأثیر زیادی در گرایش به آخرت دارد.[13] حضرت فاطمه سلام الله علیها بر مزار گذشتگان و شهدا حاضر می شد و با دعا و طلب آمرزش و گریه بر آنان اعتقاد خویش به جهانِ پس از مرگ را مستحکم می کرد.[14]

نتیجه گیری

از آنچه گذشت، روشن می شود معادباوری یکی از بهترین روش ها در جهت دهی به رفتار آدمی و پرورش روحی اوست. حضرت زهرا سلام الله علیها به اوج معادباوری رسیده بود و در تمام حالات زندگی خویش در اندیشه روز رستاخیز به سر می برد و به طرق مختلف یاد روز حشر را در دل زنده نگه می داشت.

خداباوری و یاد خدا بودن، پیوسته اندیشیدن در امر قیامت، خالی کردن دل از تعلّقات دنیوی و زیارت اهل قبور برخی از روش های حضرت فاطمه سلام الله علیها در تعمیق اعتقاد خویش به معاد است.

بر ماست که با تأسّی به سیره فاطمی و تبعیّت از رهنمودهای ایشان، باور خویش به روز قیامت را بیش از پیش افزایش دهیم و با اصلاح رفتار و کردار خویش، جامعه ای توحیدی بسازیم.

منابع

قرآن کریم.

إحقاق الحق و إزهاق الباطل‏، المرعشى التستری، القاضى نور الله، قم، مکتبة آیة الله المرعشى النجفى، 1409ق.

الدروع الواقیة، ابن طاووس، على بن موسى‏، بیروت، مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏، 1415ق.

الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب‏، محقق/ مصحح: على اکبر غفارى و محمد آخوندى، تهران، دارالکتب الإسلامیة، 1407ق‏.

الموسوعة الکبرى عن فاطمة الزهراء سلام الله علیها، انصارى زنجانى خوئینى‏، اسماعیل، قم، دلیل ما، 1428ق‏.

بحار الأنوار، مجلسى، محمدباقر، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‏، 1403ق‏.

برگزیده فاطمه زهرا سلام الله علیها شادمانی دل پیامبر صلی الله علیه و آله، رحمانی همدانی، احمد، ترجمه سیدحسین افتخارزاده سبزواری، تهران، بدر، 1389ش.

پیام قرآن (تفسیر نمونه موضوعی)، مکارم شیرازی و سایر همکاران، ناصر، قم، مطبوعاتی هدف، 1369ش.

ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، راغب اصفهانى، حسین بن محمد، مترجم: غلامرضا خسروى حسینى، تهران، مرتضوى‏، 1369ش‏.

تفسیر فرات الکوفی‏، کوفى، فرات بن ابراهیم‏، محقق/ مصحح: محمدکاظم، تهران، مؤسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی‏، 1410ق‏.

دانستنی های فاطمی، غزالی اصفهانی، علی، قم، عطر عترت، 1394ش.

دعائم الإسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام‏، ابن حیون، نعمان بن محمد مغربى، محقق/ مصحح: آصف فیضى، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، 1385ق‏.

روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، فتال نیشابورى، محمد بن احمد، قم، رضی، 1375ش‏.

سفینة البحار، قمی، عباس، قم، اسوه، 1414 ق‏.

سنن ابن ماجه‏، ابن ماجه، محمد بن یزید، محقق: بشار عواد معروف، لبنان، دارالجیل‏، 1418ق‏.

شرح المقاصد، تفتازانى، سعد الدین، مقدمه و تحقیق و تعلیق از عبدالرحمن عمیره‏، قم، الشریف الرضی‏، 1409 ق‏.

عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین‏، محقق/ مصحح: مجتبى‏ عراقى، قم، دار سید الشهداء للنشر، 1405 ق‏.

کشف الغمة فی معرفة الأئمة، اربلى، على بن عیسى‏، محقق/ مصحح: سید هاشم‏ رسولى محلاتى، تبریز، بنى هاشمى‏، 1381ق‏.

معاد در قرآن، جوادی آملی، عبدالله، قم، اسراء، 1380ش.

معاد، مطهری، مرتضی، قم، صدرا، 1389ش.

معادآموزی در هندسه دین: روش ها و ابزارها، شریفی، حسین، قم، بوستان کتاب، 1395ش.

نوادر الأخبار فیما یتعلق بأصول الدین، فیض کاشانى، محمد محسن بن شاه مرتضى‏، محقق/ مصحح: مهدى انصارى قمى، ‏تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى‏، 1371ش‏.

https://hawzah.net/fa/Magazine/View/89/3388/15576/اعتقاد-به-معاد-و-موانع-گسترش-آن

 


پی نوشت ها:

[1]. برای نمونه نک: «اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلى‏ یَوْمِ الْقِیامَةِ لا رَیْبَ فیهِ» (نساء: 87)؛ «رَبَّنا إِنَّکَ جامِعُ النَّاسِ لِیَوْمٍ لا رَیْبَ فیهِ إِنَّ اللَّهَ لا یُخْلِفُ الْمیعادَ» (آل عمران: 9)؛ برای اطلاع بیشتر به کتاب معاد در قرآن، آیت الله جوادی آملی مراجعه شود.

[2]. «... مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» (بقره: 62).

[3]. قَالَ الرسول صلی الله علیه و آله:‏ «الدُّنْیَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَة».(عوالی اللئالی، ابن أبی جمهور، ج 1: 267)

[4]. «وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ» (حشر: 19).

[5]. عظمت فاطمه سلام الله علیها در قیامت چنان است که با استفاده از مقام شفاعت، شیعیان و دوستان خویش را به بهشت می برد؛ فَیَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ صَدَقْتِ یَا فَاطِمَةُ إِنِّی سَمَّیْتُکِ فَاطِمَةَ وَ فَطَمْتُ بِکِ مَنْ أَحَبَّکِ وَ تَوَلَّاکِ وَ أَحَبَّ ذُرِّیَّتَکِ وَ تَوَلَّاهُمْ مِنَ النَّارِ وَ وَعْدِیَ الْحَقُّ وَ أَنَا لَا أُخْلِفُ الْمِیعَاد (بحارالانوار، همان، ج8: 56)

[6]. فأخذت فاطمة فی البکاء فقال لها ما یبکیک یا سیّدة نساء العالمین ألم ترضى ان أکون لک بعلا و تکونین لی أهلا؟ فقال: یا ابن العم کیف لا أرضى و أنت الرضى و فوق الرّضى، و إنّما فکرت فی حالی و أمرى عند ذهاب عمرى و نزولی فی قبری، فشبهت دخولی إلى فراش عزى و فخرى، کدخولی لحدی و قبری، و أنا أسألک یا ابن العم بحق محمّد إلا ما بلغتنی قصدی و اربى و قمت بنا إلى محرابنا نتعبد فی هذه اللّیلة فهو أحق و أحرى بنا فنهضا الى المحراب و قاما إلى التهجّد فی خدمة رب الأرباب (احقاق الحق، شوشتری، ج4: 481؛ الموسوعة الکبرى، انصاری، ج‏3: 296).

[7]. عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ سَمِعْتُ [أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ‏] عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام یَقُولُ دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله ذَاتَ یَوْمٍ عَلَى فَاطِمَةَ ع وَ هِیَ حَزِینَةٌ فَقَالَ لَهَا مَا حَزَنَکِ یَا بُنَیَّةِ قَالَتْ یَا أَبَتِ ذَکَرْتَ الْمَحْشَرَ وَ وُقُوفَ النَّاسِ عُرَاةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ قَالَ یَا بُنَیَّةِ إِنَّهُ لَیَوْمٌ عَظِیمٌ وَ لَکِنْ قَدْ أَخْبَرَنِی جَبْرَئِیلُ [ع‏] عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ [أَنَّهُ‏] قَالَ أَوَّلُ مَنْ تَنْشَقُّ [یَنْشَقُ‏] عَنْهُ الْأَرْضُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَنَا ثُمَّ [و] أَبِی إِبْرَاهِیمُ ثُمَّ بَعْلُکِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ [ع‏] ثُمَّ یَبْعَثُ اللَّهُ إِلَیْکِ جَبْرَئِیلَ فِی سَبْعِینَ أَلْفَ مَلَکٍ فَیَضْرِبُ عَلَى قَبْرِکِ سَبْعَ قِبَابٍ مِنْ نُورٍ ثُمَّ یَأْتِیکِ إِسْرَافِیلُ بِثَلَاثِ حُلَلٍ مِنْ نُورٍ فَیَقِفُ عِنْدَ رَأْسَکِ فَیُنَادِیکِ یَا فَاطِمَةُ ابْنَةَ مُحَمَّدٍ قُومِی إِلَى مَحْشَرِکِ [فَتَقُومِینَ‏] آمِنَةً رَوْعَتَکِ مَسْتُورَةً عَوْرَتُکِ فَیُنَاوِلُکِ إِسْرَافِیلُ الْحُلَلَ فَتَلْبَسِینَهَا...». (تفسیر فرات الکوفی‏، کوفی: 445)

[8]. و دوزخ، میعادگاه همه آنهاست! هفت در دارد؛ و براى هر درى، گروه معیّنى از آنها تقسیم شده‏اند!

[9]. در مقام نیایش با خداوند این گونه مناجات می کرد: «... اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا مِمَّنْ کَأَنَّهُ یَرَاکَ‏ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ الَّذِی فِیهِ یَلْقَاکَ وَ لَا تُمِتْنَا إِلَّا عَلَى رِضَاکَ‏...». (بحارالانوار، مجلسی ج87: 338)

[10]. ... ثُمَّ قَالَتْ یَا ابْنَ عَمِّ مَا عَهِدْتَنِی کَاذِبَةً وَ لَا خَائِنَةً وَ لَا خَالَفْتُکَ مُنْذُ عَاشَرْتَنِی فَقَالَ علیه السلام مَعَاذَ اللَّهِ أَنْتِ أَعْلَمُ بِاللَّهِ وَ أَبَرُّ وَ أَتْقَى وَ أَکْرَمُ وَ أَشَدُّ خَوْفاً مِنْ اللَّهِ مِنْ أَنْ أُوَبِّخَکِ بِمُخَالَفَتِی قَدْ عَزَّ عَلَیَّ مُفَارَقَتُکِ وَ تَفَقُّدُکِ إِلَّا أَنَّهُ أَمْرٌ لَا بُدَّ مِنْهُ... (روضة الواعظین، نیشابوری، ج1: 151)

[11]. «إِنَّ هؤُلاءِ یُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ یَذَرُونَ وَراءَهُمْ یَوْماً ثَقیلاً».(انسان: 27)

[12]. قَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله: «یَا سَلْمَانُ، وَیْحَ ابْنَتِی فَاطِمَةَ، لَعَلَّهَا تَکُونُ فِی الْخَیْلِ السَّوَابِقِ؛ ».(الدروع الواقیه: ابن طاووس: 275)

[13]. أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ سَلَّمَ قَالَ: «... فَزُورُوهَا، فَإِنَّهَا تُزَهِّدُ فِی الدُّنْیَا، وَ تُذَکِّرُ الْآخِرَةَ». (سنن ابن ماجه، ابن ماجه، ج‏3: 95)

[14]. عَاشَتْ فَاطِمَةُ علیهاالسلام بَعْدَ أَبِیهَا خَمْسَةً وَ سَبْعِینَ یَوْماً لَمْ تُرَ کَاشِرَةً وَ لَا ضَاحِکَةً تَأْتِی قُبُورَ الشُّهَدَاءِ فِی کُلِّ جُمْعَةٍ مَرَّتَیْنِ- الْإِثْنَیْنَ وَ الْخَمِیسَ... (الکافی، کلینی، ج3: 228؛ و نیز دعائم الاسلام، ابن حیون، ج1: 239).